بخون و بخند(فرق دختر و پسر)

بخون و بخند(فرق دختر و پسر)

 

1-دختر ها خیلی دوست دارند جای پسر ها باشند اما پسر ها اصلاً دوست ندارند جای دختر ها باشند


2- اگر یه دختر یک مشکل غیر قابل حل داشته باشه از خونه فرار میکنه اما یه پسر اگر یک مشکل غیر قابل حل داشته باشه اعضای خانواده اش رو از خونه فراری میده!


3- یه دختر اگر دو تا مشکل غیر قابل حل داشته باشه خودکشی میکنه اما یه پسر اگر دو تا مشکل غیر قابل حل داشته باشه اعضای خانواده اش رو میکشه


4- یه پسر اگر 3 تا مشکل غیر قابل حل داشته یه هفته افسرده میشه بعد با 3 تا مشکل کنار میاد و زندگیش رو میکنه اما تا کنون دختری که 3 تا مشکل داشته باشه دیده نشده چون همشون در مرحله دو تا مشکل خودکشی میکنند و به سه تا نمیرسه مشکلاتشون!!!


5- دخترا از پسرا موهاشون کوتاهتره!






 musicbaran

عابر بانك و خانوما

 

پسرا:
1- با ماشین میرن به بانک، پارک میکنن، میرن دم دستگاه عابر بانک.

2- کارت رو داخل دستگاه میذارن.

3- کد رمز رو میزنن، مبلغ درخواستی رو وارد میکنن.

4- پول و کارت رو میگیرن و میرن.


خانوما:


1- به خودشون عطر میزنن.

2-با ماشین میرن دم بانك.

3- احتمالاً موهاشون رو هم چک میکنن.

4- در پارک کردن ماشین مشکل پیدا میکنن.

5- در پارک کردن ماشین خیلی مشکل پیدا میکنن.

6- بلاخره ماشین رو پارک میکنن.

7- توی کیفشون دنبال کارتشون میگردن.

8- کارت رو داخل دستگاه میذارن، کارت توسط ماشین پذیرفته نمیشه.

9- کارت تلفن رو میندازن توی کیفشون.

10- دنبال کارت عابربانکشون میگردن.

11- کارت رو وارد دستگاه میکنن.

12- توی کیفشون دنبال تیکه کاغذی که کد رمز رو روش یاداشت کردن میگردن.

13- کد رمز رو وارد میکنن.

14- ۲دقیقه قسمت راهنمای دستگاه رو میخونن.

15- کنسل میکنن.

16- دوباره کد رمز رو میزنن.

17- مبلغ درخواستی رو میزنن.

18- دستگاه ارور (خطا) میده.

19- مبلغ بیشتری رو درخواست میکنن.

20- دستگاه ارور (خطا) میده.

21- بیشترین مبلغ ممکن در خواست میکنن.

22- پول رو میگیرن.

23- برمیگردن به ماشین.

24- آرایششون رو توی آینه عقب چک میکنن.

25- توی کیفشون دنبال سویچ ماشین میگردن.

26- استارت میزنن.

27- پنجاه متر میرن جلو.

28- ماشین رو نگه میدارن.

29- دوباره برمیگردن جلوی بانک.

30- از ماشین پیاده میشن.

31- کارتشون رو از دستگاه عابر بانک بر میدارن. (حواس نمی‌ذاره برای آدم)

32- سوار ماشین میشن.

33- احتمالاً یه نگاهی هم به موهاشون میندازن.

34- پنج کیلومتر میرن جلو.

35- ترمز دستی رو آزاد میکنن. (میگم چرا اینقدر یواش میره)






 musicbaran

پسرها و تقلب در امتحان



برای دیدن بقیه عكس های به ادامه مطلب بروید

 

حتی اگر تجهیزاتتان را هم بگیرند



حتی اگر تفتیش بدنیتان كردند



تك تك لباس هایتان را بررسی كردند

 

و شما را بی دفاع مقابل برگه امتحان بگذارند





باز هم می توانید




 musicbaran

آدم از وسط نصف بشه ولی ضایع نشه

 

یه روز تو پیاده رو داشتم می رفتم ، از دور دیدم یک کارت پخش کن خیلی با کلاس ، کارت های رنگی قشنگی دستشه ولی این کارت ها رو به هر کسی نمیده ! به خانم ها که اصلاً نمی داد و تحویلشون نمی گرفت ،

در مورد اقایون هم خیلی گزینشی رفتار می کرد و معلوم بود فقط به کسانی کارت میداد که مشخصات خاصی از نظر خودش داشته باشند ، احساس کردم فکر میکنه هر کسی لیاقت داشتن این تبلیغات تمام رنگی خیلی خوشگل و گرون قیمت رو نداره ، لابد فقط به ادم های با کلاس و شیک پوش و با شخصیت میده ! بدجوری کنجکاو بودم بدونم اون کارت ها چین !! با خودم گفتم یعنی نظر این کارت پخش کن خوش تیپ و با کلاس راجع به من چیه ؟! منو تائید می کنه ؟!

کفش هامو با پشت شلوارم پاک کردم تا مختصر گرد و خاکی که روش نشسته بود پاک بشه و برق بزنه ! شکمو دادم تو و در عین حال سعی کردم خودم رو جوری نشون بدم که انگار واسم مهم نیست ! دل تو دلم نبود ! یعنی به من هم از این کاغذهای خوشگل میده ؟! همین طور که سعی می کردم با بی تفاوتی از کنارش رد بشم با لبخندی بهم نگاه کرد و یک کاغذ رنگی طرفم گرفت و گفت : اقای محترم ! بفرمایید !

قند تو دلم اب شد ! با لبخندی ظاهری و با حالتی که نشون بدم اصلا برام مهم نیست بهش گفتم : می گیرمش ولی الان وقت خوندنش رو ندارم ! چند قدم اونورتر پیچیدم توی قنادی و اون قدر هول بودم که داشتم با سر می رفتم توی کیک ! وایستادم و با ذوق تمام به کاغذ نگاه کردم ، فکر می کنید رو کاغذ چی نوشته بود ؟؟

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.


دیگر نگران طاسی سر خود نباشید ! پیوند مو با جدیدترین متد روز اروپا و امریکا !!






 musicbaran

سرعت عمل رو حال کن(دوربین مخفی)





 musicbaran

نتیجه اخلاقی ازدواج آقایان

طنز دخترانه,طنرهای دخترانه, طنز ازدواج

قبل از ازدواج : خوابیدن تا لنگ ظهر

بعد از ازدواج : بیدار شدن زودتر از خورشید

نتیجه اخلاقی : سحر خیز شدن

 

قبل از ازدواج : رفتن به سفر بی اجازه

بعد از ازدواج : رفتن به حیاط با اجازه

نتیجه اخلاقی : معتبر شدن

 

قبل از ازدواج : خوردن بهترین غذاها بی منت

بعد از ازدواج : خوردن غذا های سوخته با منت

نتیجه اخلاقی : تقویت معده

 

قبل از ازدواج : استراحت مطلق بی جر و بحث

بعد از ازدواج : كار كردن در شرایط سخت

نتیجه اخلاقی : ورزیده شدن

 

قبل از ازدواج : دید و بازدید از اماكن تفریحی

بعد از ازدواج : سر زدن به فامیل خانوم

نتیجه اخلاقی : صله رحم

 

قبل از ازدواج : آموزش گیتار و سنتور و غیره

بعد از ازدواج : آموزش بچه داری و شستن ظرف

نتیجه اخلاقی : همدردی با مردها

 

قبل از ازدواج : گرفتن پول تو جیبی از پاپا

بعد از ازدواج : دادن كل حقوق به خانوم

نتیجه اخلاقی : مستقل شدن

 

قبل از ازدواج : ایستادن در صف سینما و استخر

بعد از ازدواج : ایستادن در صف شیر و گوشت

نتیجه اخلاقی : آموزش ایستادگی

 

قبل از ازدواج : رفتن به سفرهای هفتگی

بعد از ازدواج : در حسرت رفتن به پارك سر كوچه

نتیجه اخلاقی : امنیت كامل.

 





 musicbaran

راه های ارتباط دختران و پسران در چند کشور جهان:

 

 

فرانسه :
پسر: بن ژور مادام! حقیقتش رو بخواید من از شما خوشم آمده و میخواهم اگر افتخار بدید با هم آشنا شیم!
دختر: با کمال میل موسیو!

 

 

 

 

ایتالیا :
پسر: خانوم من واقعا شمارو از صمیم قلب دوست دارم و بسیار مایلم که بیشتر با شما آشنا شم!
دختر: من هم از شما خوشم اومده و پیشنهاد شمارو با
کمال میل می پذیرم!

انگلیس :
پسر: با عرض سلام خدمت شما خانوم محترم!
خانوم من چند وقت هست که از شما خوشم اومده می میخوام اگه مایل باشید باهم باشیم!
دختر: چرا که نه؟ میتونیم در کنار هم باشیم!

و اما ایران :
پسر: پیــــــــــــــــــس … پیس پیس …
پـــــــــــــــــــــــی ــــــــــــــــس … پیییییییییییییس …
ســــــــوووووووو … ســــــــــوووو …
ســــــــــــس … ســــــــــــــــــــــــ ـــــــــــس …
پــــــــِـخخخخخخخخخ … چِــخـــــــــــــــه …
هووووووی با تواما! بیا شماره مو بگیر بزنگ!
دختر: خفه شو! کصافطِ عوضی! مگه خودت خوار و مادر نداری
راه افتادی دنبالِ ناموس مردم،بی ناموس!
شماره تو میگیرم فقط واسه اینکه شرتو زود کم کنی!
ساعت ۱۰ زنگ میزنم!

 

 





 musicbaran

داستان ترسناک

 

دوستم تعریف می‌کرد که یک شب موقع برگشتن از ده پدری تو شمال طرف اردبیل، جای این که از جاده اصلی بیاد، یاد باباش افتاده که می گفت؛ جاده قدیمی با صفا تره و از وسط جنگل رد می شه!

این‌طوری تعریف می‌کنه: من احمق حرف بابام رو باور کردم و پیچیدم تو خاکی، ٢٠ کیلومتر از جاده دور شده بودم که یهو ماشینم خاموش شد و هر کاری کردم روشن نمی شد.
وسط جنگل، داره شب می شه، نم بارون هم گرفت. اومدم بیرون یه کمی با موتور ور رفتم دیدم... می‌بینم، نه از موتور ماشین سر در می آرم! راه افتادم تو دل جنگل، راست جاده خاکی رو گرفتم و مسیرم رو ادامه دادم. دیگه بارون حسابی تند شده بود.


با یه صدایی برگشتم، دیدم یه ماشین خیلی آرام و بی‌صدا بغل دستم وایساد. من هم بی‌معطلی پریدم توش. این قدر خیس شده بودم که به فکر این که توی ماشینو نیگا کنم هم نبودم. وقتی روی صندلی عقب جا گرفتم، سرم رو آوردم بالا واسه تشکر، دیدم هیچ کس پشت فرمون و صندلی جلو نیست!!!


خیلی ترسیدم. داشتم به خودم می‌اومدم که ماشین یهو همون طور بی‌صدا راه افتاد. هنوز خودم رو جمع و جور نکرده بودم که توی نور رعد و برق دیدم یه پیچ جلومونه! تمام تنم یخ کرده بود. نمی‌تونستم حتی جیغ بکشم. ماشین هم همین طور داشت می‌رفت طرف دره. تو لحظه‌های آخر خودم رو به خدا این قدر نزدیک دیدم که بابا بزرگ خدا بیامرزم اومد جلوی چشمم.


تو لحظه‌های آخر، یه دست از بیرون پنجره، اومد تو و فرمون رو چرخوند به سمت جاده. نفهمیدم چه مدت گذشت تا به خودم اومدم. ولی هر دفعه که ماشین به سمت دره یا کوه می‌رفت، یه دست می‌اومد و فرمون رو می‌پیچوند.


از دور یه نوری دیدم و حتی یک ثانیه هم تردید به خودم راه ندادم. در رو باز کردم و خودم رو انداختم بیرون. این قدر تند می‌دویدم که نفس کم آورده بودم. دویدم به سمت آبادی که نور ازش می‌اومد. رفتم توی قهوه خونه و ولو شدم روی زمین، بعد از این که به هوش اومدم جریان رو تعریف کردم.


وقتی تموم شد، تا چند ثانیه همه ساکت بودند، یهو در قهوه خونه باز شد و دو نفر خیس اومدن تو. یکیشون داد زد:


محمد نگاه کن! این همون احمقیه که وقتی ما داشتیم ماشین رو هل می‎دادیم سوار ماشین ما شده بود!






 musicbaran

بیچاره پستچیه!

 


یک روز کارمند پستی که به نامه هایی که آدرس نامعلوم دارند رسیدگی می کرد متوجه نامه ای شد که روی پاکت آن با خطی لرزان نوشته شده بود نامه ای به خدا !
با خودش فکر کرد بهتر است نامه را باز کرده و بخواند.

در نامه این طور نوشته شده بود :خدای عزیزم بیوه زنی 83 ساله هستم که زندگی ام با حقوق نا چیز باز نشستگی می گذرد . دیروز یک نفر کیف مرا که صد دلار در آن بود دزدید . این تمام پولی بود که تا پایان ماه باید خرج می کردم . یکشنبه هفته دیگر عید است و من دو نفر از دوستانم را برای شام دعوت کرده ام . اما بدون آن پول چیزی نمی توانم بخرم . هیچ کس را هم ندارم تا از او پول قرض بگیرم . تو ای خدای مهربان تنها امید من هستی به من کمک کن ...

کارمند اداره پست خیلی تحت تاثیر قرار گرفت و نامه را به سایر همکارانش نشان داد .
 نتیجه این شد که همه آنها جیب خود را جستجو کردند و هر کدام چند دلاری روی میز گذاشتند . در پایان 96 دلار جمع شد و برای پیرزن فرستادند ...همه کارمندان اداره پست از اینکه توانسته بودند کار خوبی انجام دهند خوشحال بودند .

عید به پایان رسید و چند روزی از این ماجرا گذشت ، تا این که نامه دیگری از آن پیرزن به اداره پست رسید که روی آن نوشته شده بود :

نامه ای به خدا !همه کارمندان جمع شدند تا نامه را باز کرده و بخوانند . مضمون نامه چنین بود:
خدای عزیزم ، چگونه می توانم از کاری که برایم انجام دادی تشکر کنم . با لطف تو توانستم شامی عالی برای دوستانم مهیا کرده و روز خوبی را با هم بگذرانیم . من به آنها گفتم که چه هدیه خوبی برایم فرستادی ...

البته چهار دلار آن کم بود که مطمئنم کارمندان اداره پست آن را برداشته اند ... !!!






 musicbaran

زن و لخت کردن رئیس بانک

یک روز خانم  با یک کیف پر از پول به یکی از شعب بزرگترین بانک کانادا مراجعه نمود

و حسابی با موجودی ۱ میلیون دلار افتتاح کرد . سپس به رئیس شعبه گفت به دلایلی مایل

است شخصاً مدیر عامل آن بانک را ملاقات کند . و طبیعتاً به خاطر مبلغ هنگفتی که سپرده

گذاری کرده بود ، تقاضای او مورد پذیرش قرار گرفت . قرار ملاقاتی با مدیر عامل بانک برای آن

خانم ترتیب داده شد .


              بقیه داستان در ادامه مطلب





 musicbaran

مسابقه

اولین مسابقات بوسه در ایران
ببوسید و برنده شوید

www.smilehaa.org

باور ندارید؟؟؟

به ادامه مطلب برید

 





 musicbaran

این هم تفاوت کفش دخترونه و پسرونه در حالت های مختلف





 musicbaran

دوتا از فرق های دخترا با پسرا

فرق ماشین ها رو حال کن





 musicbaran

با انجام این تست مغز شما هنگ خواهد كرد!!!

یک جراح استخوان می گوید: به نظر من یک سری اعمال و حرکات وجود دارد که مغز انسان قادر به انجام نیست و یا اینکه برای آنها برنامه ریزی نشده است. تست زیر این نکته را ثابت‌می‌کند. تست زیر نمونه‌ی از حرکاتی است که با انجام آن مغز درگیر و گیج می‌شود. حتی اگر بارها و بارها این عمل را انجام دهید، مغز با سردر گمی زیاد همان نتیجه را نشان خواهد داد و‌ هیچ تغییری بوجود نخواهد آمد. یعنی شما نمی‌توانید، با سعی و تمرین مداوم پای تان را با هوش کنید. چرا که مغز شما از قبل برنامه ریزی شده است. این تست بسیار هیجان انگیز تنها چند ثانیه طول می‌کشد. باور کردنی نیست، ولی کاملا صحت دارد.همین حالا آن را امتحان کنید.


 در حالیکه مقابل مانیتورتان نشستید (هر جای دیگر مانند؛ صندلی، مبل...) پای راستتان را کمی بالا آورید و در جهت عقربه‌های ساعت بچرخانید. در همین حال با دست راست شماره ۶ را در هوا بنویسید (عدد ۶ را از بالایش شروع کنید یعنی حرکتی در خلاف عقربه های ساعت)

مسیر چرخش پای شما تغییر کرد نه؟!! یعنی پای شما خلاف عقربه‌های ساعت شروع به چرخیدن کرد. درسته؟
هنوز دانشمندان علتی برای این عکس العمل مغزپیدا نکرده‌اند. در نتیجه هیچ‌کاری برای تغییر آن نمی‌توان انجام داد. جالب بود نه؟!!.... شما می‌توانید بارها و بارها این آزمایش را انجام دهید و بارها و بارها همان نتیجه را مشاهده کنید .





 musicbaran

پوشش زنان ایران در زمان های مختلف





 musicbaran

حسنی مدل 2012 !!

حسنی نگو جوون بگو

علاف و چش چرون بگو

موی ژلی ،ابرو کوتاه ،زبون دراز ، واه واه واه

نه سیما جون ،نه رعنا جون

نه نازی و پریسا جون

هیچ کس باهاش رفیق نبود

تنها توی کافی شاپ

نگاه می کرد به بشقاب !

باباش می گفت : حسنی می ری به سر بازی ؟

نه نمی رم نه نمی رم

به دخترا دل می بازی ؟!

نه نمی دم نه نمی دم



گل پری جون با زانتیا

ویبره می رفت تو کوچه ها

گلیه چرا ویبره میری ؟

دارم میرم به سلمونی

که شب برم به مهمونی

گلی خانوم نازنین با زانتیای نقطه چین

یه کمی به من سواری می دی ؟!

نه که نمی دم

چرا نمی دی ؟

واسه اینکه من قشنگم ، درس خونم وزرنگم

اما تو چی ؟

نه کا رداری ؟ نه مال داری ؟ فقط هزار خیال داری

موی ژلی ،ابرو کوتاه ، زبون دراز ،واه واه واه



در واشد و پریچه

با ناز اومد توو کوچه

پری کوچولو ، تپل مپولو ، میای با من بریم بیرون ؟

مامان پری ،از اون بالا

نگاه می کرد توو کوچه را

داد زد وگفت : اوی ! بی حیا

برو خونه تون تورا بخدا

دختر ریزه میزه

حسابی فرز وتیزه

اما تو چی ؟

نه کار داری ؟ نه مال داری ؟ فقط هزار خیال داری

موی ژلی ،ابرو کوتاه ،زبون دراز ،واه واه واه



نازی اومد از استخر

تو پوپکی یا نازی ؟

من نازی جوانم

میای بریم کافی شاپ؟

نه جانم

چرا نمی ای ؟

واسه اینکه من صبح تا غروب ،پایین ،بالا ،شمال ،جنوب ،دنبال یک شوهر خوب

اما تو چی ؟

نه کار داری ؟ نه مال داری ؟ فقط هزار خیال داری

موی ژلی ،ابرو کوتاه ،زبون دراز ،واه واه واه



حسنی یهو مثه جت

رسید به یک کافی نت

ان شد ورفت تو چت رووم

گپید با صدتا خانووم!

هیشکی نگفت کی هستی ؟

چی کاره ای چی هستی ؟

تو دنیای مجازی

علافی کرد وبازی

خوشحال وشادمونه

رفت ورسید به خونه

باباش که گفت: حسنی برات زن بگیرم ؟

اره می خوام اره میخوام

چاهارتا شرعن بگیرم ؟

اره می خوام اره میخوام

حسنی اومد موهاشو

یه خورده ابروهاشو

درست وراست وریس کرد

رفت و توو کوچه فیس کرد

یه زن گرفت وشاد شد

زی ذی شد و دوماد شد





 musicbaran

بعد از ملی شدن اینترنت!!!!!!!!





 musicbaran

وقتی یه بابا دوتا بچه هاشو ببره پارک چی میشه؟؟؟





 musicbaran

می دونی چرا توشک رو قبل از دوختن با چوب می زنن ؟ چون بعدا هر چی دید صداش در نیاد


از یک معتاد میپرسن چطور شد که معتاد شدی؟ میگه با بچه ها قرار گزاشتیم روزهای تعطیل تفریحی بکشیم یه هویی خوردیم به عیدنوروز


اصفهانیه داشت خیار پوست میکند هی می گفت یاحضرت عباس توش موز باشه


اصفهانیه داشت خیار پوست میکند هی می گفت یاحضرت عباس توش موز باشه


یه یارو می گن: چرا می ری دستشویی در رو نمی بندی؟ می گه: نه بابا می خوای من درو ببندم که تو بیای از سوراخ کلید نگام کنی؟


به یارو  می گن اگه یه دختره خوشگل و باحال بهت راه بده چی کار می کنی …می گه ازش سبقت میگیرم


یارو با زنش دعواش می شه، چراغ رو خاموش می کنه. زنش می گه چرا چراغ رو خاموش کردی؟ می گه آخه جواب ابلهان خاموشیست!


به غضنفر میگن تو که روزه نمی گیری، چرا سحری می خوری؟ می گه نماز که نخونم،… روزه که نگیرم… سحری هم نخورم؟ بابا مگه من کافرم؟


شب عید فطر همه اصفهانیا بیرون خوابیده بودن ازشون می پرسن چرا بیرون خوابیدین میگن واسه اینکه پول فطرمون بیفته گردن شهرداری


روشنفکره داشته اظهار نظر می‌کرده:
این جلال آل احمد که هی ازش تعریف می‌کنن، فقط یه کتاب خوب نوشته که اسمش بوف کوره.یکی گفت:
بوف کور که مال صادق هدایته!
یارو گفت: دیگه بدتر، یه کتاب خوب داره، اونم صادق هدایت براش نوشته!


غضنفر میخواسته آتش نشان بشه توی آزمون استخدامی ازش میپرسند اگر جنگل آتش بگیره و اون اطراف آب نباشه چه کار میکنی؟ غضنفر میگه: هیچی تیمّم می کنیم…


غضنفر  میخواسته یک کبریت سوخته رو روشن کنه،هرچی میزده کبریت مادرمرده روشن نمیشده. رفیقش بهش میگه: بابا خوب شاید کبریتش خرابه! غضنفر  میگه: نه بابا، همین پنج دقیقه پیش روشن شد.






 musicbaran

تاریخچه شهر قزوین

این شهر باستانی در قدیم به اسم تهران «یعنی همون ته ران که یه قسمتی از بدنه که این ملت خیلی بهش حساس هستن» مشهور بود. از اونجا که این ملت ضایع بازی های خیلی زیادی رو به خاطر علائق و سلیقه هاشون« و همچنین اسم شهرشون که به این قضیه کمک اساسی میکرد» از خودشون نشون میدادن، آغا محمد خان قاجار اسم شهرشون رو عوض کرد و به خاطر این که اسم این شهر به اسم قدیمش باقی نمونه تهران فعلی رو به این اسم نام گذاری کرد و اون رو کرد مرکز حکومت خودش تا اذهان عموم رو منحرف کنه«از اونجا که من تاریخ دان بزرگی هستم اینا رو میدونم ها!!!!!!».





 musicbaran

...

شنیدین این دخترای دم بخت میگن: من قصد ازدواج ندارم؟
یکی نیست بهشون بگه آخه عزیز من!
ازدواج که قصد نمی خواد!! خواستگار و قیافه می خواد که تو نداری!





 musicbaran

...

یکی از فک و فامیلا میگفت :
فیلم عروسیمو برعکس که میبینم خیلی حال میده،
زنم حلقشو در میاره میده بهم و میره خونه باباش!





 musicbaran

...

پسر به دختر : من پدرم پیره و 92 سالشه و به همین زودی ها میمیره و من
پولدار میشم ! همسر من میشی ؟؟
دختر : نه !!!
.
.
.
.

چند روز بعد پسر فهمید اون دختره شده مادر جدیدش





 musicbaran

...

پدر:... غلط می کنی دختر! واسا بری خونه شوهر بعد هر غلطی دلت خواست بکن!!!!!!!!
شوهر: ... غلط می کنی زن! فک کردی اینجا خونه باباته هر غلطی دلت خواست بکنی؟!!!!!!





 musicbaran

....

كشتي در حال غرق شدن بود كه نا خدا فرمان خروج داد ،مردها حمله كردن كه برن ، ناخدا گفت خجالت بكشيد،زنها مقدمند!
زنها ضمن تشكر از ناخدا يكي يكي پياده شدن، بعد ناخدا گفت آقايون حالا ميتونيد پياده شيد ، كوسه ها به اندازه كافي سير شدن !!!
به سلامتي همه آقايون





 musicbaran

مدیریت

عزیزان بری دریافت جملات در ای دی ادد کنید یا عضو شوید

ID:ramachat.saeid@yahoo.com





 musicbaran

جک منگول

یک بار یک منگول میره قبرستان می بینه همه ی مرده ها سر قبر هایشان نشستن اون مرده ها می پرسه چرا سر قبر ها تون نشستین مرده ها می گن اخه سوال های شب اول قبر لو رفتن باید تا فردا شب صبر کنیم.


یه روز یک منگول زیر یک خره خوابیده بوده ازش می پرسنداینجاچکارمی کنی میگه پدرم وصیت کرده زیرسایه عموت باش.


تلوزیون داشته گل خداداد رو به استرالیا نشون میداده منگول نگاه میکرده.دوسه بارکه صحنه آهسته رونشون میده منگول شاکی میشه/میگه :حالا انقدر نشون میده تا دروازه بان بگیردش.


یک روزیه منگول به یک مردی بر میخوره میگه اگر بگی چه میوه ای تو دست منه وچند تاست هر چهار تا سیب رو بهت میدم


منگول تو دست شویی بی هوش میشه…وقتی به هوش میاد میگه من کییم اینجا کجاس کی منو ریده…


یه منگول میفته داخل چاه داد میزنه کمک یه نفر طناب میندازه پایین ترکه رو میکشه بالا میبینه مرده بعدا معلوم میشه طناب رو بسته دور گردنش.


منگول میگن نظر شما راجع به ازدواج فامیلی چیه؟
میگه : چیز خوبیه , ازدواجای خونواده ی ما همشون فامیلی فامیلی بودن , مثلا داییم , زن داییمو گرفت , عموم زن عمومو گرفت.


از منگول میپرسن: چند تا بچه داری؟ ۴ تا از انگشتاشو نشون میده، میگه: ۳ تا!! ملت کف میکنن، میگن: بابا اینا که ۴تاست؟ منگول انگشت کوچیکشو نشون میده، میگه: این بچة همسایمونه، ولی همیشه خونة ماست!!!







 musicbaran

عوارض جانبی بعد از یک شکست عشقی چیه ؟

در آوردن گوشی از حالت سایلنت !
نبردن گوشی به دستشویی و حمام !
از رمز درآوردن اینباکس گوشی !
پاک کردن آثار جرم !
خواب راحت …
زندگی راحت …
آرامش همراه با گریه !
تموم نشدن شارژ ایرانسل بعد ۶ ساعت !





 musicbaran

فال ازدواج پسران مجرد !!!

به به عجب فالیه حتما بخون

در ضمن این فقط مخصوص اعضای اینجاس پس عضو شو

برای عضویت و خوندن فال روی ادامه ی مطلب کلیک کن





 musicbaran

جوک زنان

 

 

انواع اسم دختران
خوردنی باشد: مثل عسل
ساعات مختلف روز: مثل پگاه، سپیده، سحر
اسم جک و جونور باشد: اعم از پرنده: مثل پرستو، درنا… حشره: مثل پروانه، چهارپا: مثل غزال
اسم علف باشد: مثل ریحانه، پونه و…
اسم مکان باشد: مثل صحرا، دریا، خاور، ایران
خیس باشد: مثل شبنم، دریا، ساحل، باران.
و کلا هر اسمی تو این مایه ها باشد اسم دختر و در غیر این صورت اسم پسر می باشد


 

 

به دختره میگم داری چی کار میکنی !
میگه دارم با یکی از عشقام میچتم!!
لامصب دل نیست که اتوبان همته

 

ووووف ..! مــــای گـــاد!
من خیلی هَـــپی ام!
چطوری مای فرندِ من! کلی میست کرده بودم!
خدارو تنکس،همه چی اوکیه!!
وااای دَدی و مامی رو ببین!
... وااااوووو تهران چقدر چینج شده!
قبلانا این میدون اونور نبود؟
آآآآخ آی لااااااو کبابِ ایرووونی با تومیتو!
ساری شما به تومیتو چی میگین ؟!
دختر همسایه در بازگشت از سفر سه روزه به سواحل کبوتر





 musicbaran

جک های خنده دار

 دختره داشته بافتنی میبافته میبینن هر دفعه ای یک بوئی هم میاد ، میپرسن پس این بو چیه ، میگه مامانم گفته یکی زیر میبافی یکی رو یکی ول میکنی
  
 

ملا یه نفر رو تو خیابون دید و پرسید: شما علی پسر ممدآقا پاسبان نیستی که توی کرج سر کوچه چراغی مأمور بود؟ پسر گفت: چرا!؟ ملا گفت: ببخشید! پس حتما عوضی گرفتم
 

به یکی میگن یه موجود نام ببر ، میگه يخ ... ، میگن آخه یخ که موجود محسوب نمیشه ، میگه چرا من خودم صد بار دیدم نوشتند یخ موجود است  

نکته زمخت و نه چندان ظريف : هیچ وقت به رسانه ها کاملا اعتماد نکنید ، میدونید چرا ؟ چون اگر تبلیغات ماهواره را ملاک قرار بدهیم، مردم ایران کچل‌های چاقی هستند که ناتوانی جنسی دارند و می‌خواهند یک هفته‌ای ویزای کانادا بگیرند و اگر تلویزیون داخلی را ببینید خلاصه خبرهای صدا و سیما این است : باور کنید اوضاع در همه جای دنیا از ایران بدتر است

 

 


 

 

پسره تو خواستگاری از یه دختره می پرسه اسم شما چیه؟ دختره می گه اسم من توی تمام باغچه ها هست. پسره می گه: آهان فهمیدم ، اسمتون شلنگه

 

 

 

 

 

از یه کچل می پرسن اسم شامپوت چیه؟ می گه من شامپو لازم ندارم از شیشه پاک کن استفاده می کنم!  

 

 

 

رئيس: خجالت نمي‌كشي تو اداره داري جدول حل مي‌كني؟ كارمند: چكار كنيم قربان، اين سروصداي ماشينها كه نمي‌ذاره آدم بخوابه!  

 

 

 

اين جريان واقعی است : يکی از دوستان دکتر تعريف ميکرد برای يه بنده خدائی شياف تجويز کردم ، يارو رفت و يکهفته بعد اومد گفت آقای دکتر حالم خوب نشد بدتر هم شدم گفتم چرا ، گفت نميدونم تا اين کپسول ها که دادين را ميخورم دلم آشوب ميشه

 

 

 

 

 

 

غضنفر مي‌ميره مي‌ره اون دنيا، ازش مي‌پرسن چي شد مُردي؟ ميگه داشتم شير مي‌خوردم ! ميگن: شيرش فاسد بود؟ ميگه نه بابا، گاوه يهو نشست

 

 

 

 

 

نصیحت یه شوهر به زنش: هر وقت یه سوسک تو دستشویی دیدی با دمپایی فورا نکوب رو سرش…

بی توجه از بغلش رد شو… این کار از صدتا فحش براش بدتره

 

 

 

 

طرف یه تیکه آشغال مي پره  تو چشمش . می ره جلوی آينه  تو چشش فوت ميكنه. خانمش بهش ميگه ديوونه تو فوت نكن بذار اون فوت كنه!

 

 

 

به مشنگه میگن اگه یه دختر بهت پا بده چی کار می کنی؟ میگه خوب میدمش به یه جانباز!

 

 

  

 

 

 

یه روزی از طرف دامپروری میرن گاوداریه یه بابایی. میگن شمابه گاواتون چی میدی میخورن. میگه پوست هندونه، طالبی و ... دویست هزار تومن جریمش میكنن. چند ماه دیگه دوباره میان می پرسن چی میدی میخورن یارو می ترسه میگه: چلوكباب، چلومرغ، و ... اینبار دویست و پنجاه هزار تومن جریمش میكنن. میرن چند وقت دیگه میان میگن چی میدی میخورن؟ میگه والا نمیدونم پولشو میدم خودشون میرن میخرن می خورن!

 

 

يه پيرمرد چاخانه داشته خاطره تعریف میکرده، میگه: ما سال چهل و نه با دو نفر دعوامون شد، ‌البته سال چهل و نه که مثل الان نبود دو نفر خیلی بود

 

 

 

 

 

به يکی میگن با ارّه برقی 100 تا درخت قطع کن ، 96 تا قطع میکنه خسته میشه. بهش میگن پاشو روشنش کن 4 تا دیگه بیشتر نمونده ، میگه مگه روشنم میشه

 

 

 

يکی از اين جوون های مغز قاطی پارچه می بره خیاطی می گه آقا اینو واسم کت شلوار بکن فردا نیام بگی سوزنم شکست چرخم خراب شد حال نداشتم اصلا پدر سگ بده نمی خوام بدوزی

 

 

 

 

 

 

يارو سکه میندازه صندوق صدقات ٬ سوارش میشه

 

 

 

 

به یارو میگن ۱۲ امام رو میشناسی؟ میگه آره. میگن خوب نام ببر؟ میگه اونجوری که نه. اگه ببینمشون میشناسم

 

 

 

دختره ميره تعليم رانندگي ... ازش ميپرسند چطور بود ؟ ميگه : بد نبود ! اما معلمش خيلي مذهبي بود. ميگن : واسه چي؟ ميگه : والا من هر كاري ميكردم هر جايي ميپيچيدم ميگفت : يا اباالفضل ...يا حضرت عباس...يا امام حسين

 





 musicbaran

می دونی دخترا چند تا داداش دارن؟

1- داداش اینترنتی تا هر وقت خواستن ازش اکانت مجانی بگیرن! و بدون وجدان درد اد لیستشو نو پر از این داداشیهای رنگ و وارنگ کنن!

2-
داداش خر زور تا در موقع لزوم حال بعضیا رو بگیره

3-
داداش خوش تیپ و پولدار تا به دوستاش بگه این بی-اف منه

4-
داداش خر خون تا در موقع امتحان براش تقلب بنویسه

5-
داداش ماشین دار تا اونو اینور و اونور برسونه

6-
داداشی که چشم دیدنشو نداره (همون داداش واقعی خودش)

7-
اصلا داداش ندارن





 musicbaran

داستان حسنک امروزی ...

 

 

 

 

 

 

 

 

حسنی نگو جوون بگو

علاف و چش چرون بگو

موی ژلی ،ابرو کوتاه ،زبون دراز ، واه واه واه

نه سیما جون ،نه رعنا جون

نه نازی و پریسا جون

هیچ کس باهاش رفیق نبود

تنها توی کافی شاپ

نگاه می کرد به بشقاب !

باباش می گفت : حسنی می ری به سر بازی ؟

نه نمی رم نه نمی رم

به دخترا دل می بازی ؟!

نه نمی دم نه نمی دم



گل پری جون با زانتیا

ویبره می رفت تو کوچه ها

گلیه چرا ویبره میری ؟

دارم میرم به سلمونی

که شب برم به مهمونی

گلی خانوم نازنین با زانتیای نقطه چین

یه کمی به من سواری می دی ؟!

نه که نمی دم

چرا نمی دی ؟

واسه اینکه من قشنگم ، درس خونم وزرنگم

اما تو چی ؟

نه کا رداری ؟ نه مال داری ؟ فقط هزار خیال داری

موی ژلی ،ابرو کوتاه ، زبون دراز ،واه واه واه



در واشد و پریچه

با ناز اومد توو کوچه

پری کوچولو ، تپل مپولو ، میای با من بریم بیرون ؟

مامان پری ،از اون بالا

نگاه می کرد توو کوچه را

داد زد وگفت : اوی ! بی حیا

برو خونه تون تورا بخدا

دختر ریزه میزه

حسابی فرز وتیزه

اما تو چی ؟

نه کار داری ؟ نه مال داری ؟ فقط هزار خیال داری

موی ژلی ،ابرو کوتاه ،زبون دراز ،واه واه واه



نازی اومد از استخر

تو پوپکی یا نازی ؟

من نازی جوانم

میای بریم کافی شاپ؟

نه جانم

چرا نمی ای ؟

واسه اینکه من صبح تا غروب ،پایین ،بالا ،شمال ،جنوب ،دنبال یک شوهر خوب

اما تو چی ؟

نه کار داری ؟ نه مال داری ؟ فقط هزار خیال داری

موی ژلی ،ابرو کوتاه ،زبون دراز ،واه واه واه



حسنی یهو مثه جت

رسید به یک کافی نت

ان شد ورفت تو چت رووم

گپید با صدتا خانووم!

هیشکی نگفت کی هستی ؟

چی کاره ای چی هستی ؟

تو دنیای مجازی

علافی کرد وبازی

خوشحال وشادمونه

رفت ورسید به خونه

باباش که گفت: حسنی برات زن بگیرم ؟

اره می خوام اره میخوام

چاهارتا شرعن بگیرم ؟

اره می خوام اره میخوام

حسنی اومد موهاشو

یه خورده ابروهاشو

درست وراست وریس کرد

رفت و توو کوچه فیس کرد

یه زن گرفت وشاد شد

زی ذی شد و دوماد شد

 






 musicbaran

پادگان دخترا ....خودت فکر کن!

 
 

 

   صبحگاه:
  
فرمانده: پس این سربازه ها (بجای واژه سرباز برای خانمها باید بگوییم سربازه !)
  
کجان؟
  
معاون: قربان همه تا صبح بیدار بودن داشتن غیبت میکردن

  
ساعت 10 صبح همه بیدار میشوند...
  
سلام سارا جان
  
سلام نازنین، صبحت بخیر
  
عزیزم صبح قشنگ تو هم بخیر
  
سلام نرگس
  
سلام معصومه جان
  
ماندانا جون، وای از خواب بیدار میشی چه ناز میشی

   ...

  
صبحانه:
  
وا...اقای فرمانده، عسل ندارید؟
  
چرا کره بو میده؟
  
بچه ها، من این نون رو نمیتونم بخورم، دلم نفغ میکنه
  
آقای فرمانده، پنیر کاله نداری؟ من واسه پوستم باید پنیر کاله بخورم

   ...

  
بعد از صبحانه، نرمش صبحگاه (دیگه تقریبا شده ظهرگاه)

  
فرمانده: همه سینه خیز، دور پادگان. باید جریمه امروز صبح رو بدید
  
وا نه، لباسامون خاکی میشه ...
  
آره، تازه پاره هم میشه ...
  
وای وای خاک میره تو دهنمون ...
  
من پسر خواهرم انگلیسه میگه اونجا ...

   ...

  
ناهار
  
این چیه؟ شوره
  
تازه، ادویه هم کم داره
  
فکر کنم سبزی اش نپخته باشه
  
من که نمی خورم، دل درد میگیرم
  
من هم همینطور چون جوش میزنم
  
فرمانده: پس بفرمایید خودتون آشپزی کنید!
  
بله؟ مگه ما اینجا آشپزیم؟ مگه ما کلفتیم؟
  
برو خودت غذا درست کن
  
والا، من توخونه واسه شوهرم غذا درست نمی کنم، حالا واسه تو..

  
چون کسی گرسنه نبود و همه تازه صبحانه خورده بودند، کسی ناهار نخورد

   ...

 
بعد از ناهار
  
فرمانده: کجان اینا؟
  
معاون: رفتن حمام

 
فرمانده با لگد درب حمام را باز میکنید و داد میکشد ، اما صدای داد او در میان جیغ         سربازه   ها گم میشود...
  
هوووو....بی شعور
  
مگه خودت خواهر مادر نداری...
  
بی آبرو گمشو بیرون...
  
وای نامحرم...
  
کثافت حمال...
   (
کل خانم ها به فرمانده فحش میدهند اما او همچنان با لبخندی بر لب و چشمانی گشاده ایستاده است!!)

   ...

  
بعد از ظهر
  
فرمانده: چیه؟ چرا همه نشستید؟
  
یه دقیقه اجازه بده، خب فریبا جان تو چی میخوری؟
  
جوجه بدون برنج
  
رژیمی عزیزم؟
  
آره، راستی ماست موسیر هم اگه داره بده میخوام شب ماسک بزنم.
 
   ...

  
شب در آسایشگاه
  
یک خانم بدو بدو میاد پیش فرمانده و ناز و عشوه میگه: جناب فرمانده، از دست ما       ناراحتین؟
  
فرمانده: بله بسیار زیاد!
  
خب حالا واسه اینکه دوباره دوست بشیم بیایید تو آسایشگاه داره سریال فرار از زندان رو    نشون میده، همه با هم ببینیم
  
فرمانده: برید بخوابید!! الان وقت خوابه!!

  
فرمانده میره تو آسایشگاه:
  
وا...عجب بی شعوری هستی ها، در بزن بعد بیا تو
  
راست میگه دیگه، یه یااللهی چیزی بگو

  
فرمانده: بلندشید برید بخوابید!

  
همه غرغر کنان رفتند جز 2 نفر که روبرو هم نشسته اند
  
فرمانده: ببینم چیکار میکنید؟
  
واستا ناخونای پای مهشید جون لاکش تموم بشه بعد میریم.
  
آره فری جون؛ صبر کن این یکی پام مونده
  
فرمانده: به من میگی فری؟؟ سرباز! بندازش انفرادی.
  
سرباز: آخه گناه داره، طفلکی
  
مهشید: ما اومدیم سربازی یا زندان! عجبا

 






 musicbaran

من و مدیرم

 

 

 

من یك كاری را دیر تمام می كنم، من كند هستم.

وقتی رئیسم كار را طول دهد، او دقیق و كامل است.

-

وقتی من كاری را انجام ندهم، من تنبل هستم.

وقتی رئیسم كاری را انجام ندهد، او مشغول است.

-

وقتی كاری را بدون اینكه از من خواسته شود انجام دهم، من قصد دارم خودم را زرنگ جلوه دهم.

وقتی رئیسم این كار را كند، او ابتكار عمل به خرج داده است.

-

وقتی من سعی در جلب رضایت رئیسم داشته باشم، من چاپلوسم.

وقتی رئیسم، رئیسش را راضی نگاه دارد، او همكاری می كند.

-

وقتی من اشتباهی كنم، من نادان هستم.

وقتی رئیسم اشتباه كند، او مانند دیگران یك انسان است.

-

وقتی من در محل كارم نباشم، من در گشت زدن هستم.

وقتی رئیسم در دفترش نباشد، او مشغول انجام امور سازمان است.

-

وقتی یك روز مرخصی استعلاجی داشته باشم، من همیشه مریض هستم.

وقتی رئیسم در مرخصی استعلاجی باشد، او حتماً خیلی بیمار است.

-

وقتی من مرخصی بخواهم، باید یك جلسه دلیل و توجیه بیاورم.

وقتی رئیسم به مرخصی برود، باید می رفت چون خیلی كار كرده است.

-

وقتی من كار خوبی انجام می دهم، رئیسم هرگز به خاطر نمی آورد.

وقتی من كار اشتباهی انجام دهم، رئیسم هرگز فراموش نمی كند

 

 






 musicbaran

جک لری

www.shadli.jok.loxblog.com

 

 لره رو تشویقی میفرستن حج. میره مکه برعکس همه طواف میکنه. بهش میگن چرا برعکس طواف میکنی؟ میگه شما از اون ور دنبالش کنین، من از این ور میگیرمش

 

www.shadli.jok.loxblog.com

 

 لره به یه دختری میگه اسمت چیه!
دختره خودشو لوس میکنه میگه:عطر گل یاس اسمم ثریاست!!!!!
یارو هم میاد کم نیاره میگه: گوز تو هوا پخشه اسمم جهان بخشه!!!

 

www.shadli.jok.loxblog.com

 

 لره  داشته با اخم پولکی می خورده بهش میگن چته؟

 

میگه : والله ما هر حرفی بزنیم شما میگین سرخوشه نمی فهمه …

ولی به خدا این چیپسا شیرینه …

 

www.shadli.jok.loxblog.com

 

ترجمه ی I LOVE YOU به زبان لری : دردت بزنه تنگ دلم

 

www.shadli.jok.loxblog.com

 

مکیدن ممنوع ! ، خوردن ممنوع ! لیسیدن ممنوع ! فرو کردن انگشت ممنوع !

 

زبان زدن ممنوع !

 

اینا رو یه عسل فروش لر در مغازه اش نوشته بود !!! 

 

www.shadli.jok.loxblog.com

 

 

تو مراسم ختم پدر  لره  بلندگو میگه :مرحوم وصیت کرده ، سیاه نپوشین .
یکی داد میزنه : مرحوم گه خورده ، ما به احترامش می پوشیم .

 

 

www.shadli.jok.loxblog.com

 

لره آزمایش ادرارش گم میشه میگه بله دیگه مملکت بخور بخوره!

 

 

www.shadli.jok.loxblog.com

 

 

    از  لره  میپرسن امام رضا چرا رفته بود مشهد میگه: رفته بود زیارت

     

     

    www.shadli.jok.loxblog.com

     

     

    به  لره  می گن با وطن جمله بساز. میگه من رفتم حمام و تنم را شستم. می گن نه!!با ط دسته دار. میگه اتفاقا با طی دسته دار شستم

     

     

    www.shadli.jok.loxblog.com

     

     

    لره به پسر تازه دامادش میگه: شب که رفتی حجله سفت ترین جای بدن تو بکن تو اونجا که زنت می شاشه. صبح میبینن یارو سرش تو سنگ توالت گیر کرده!!

     

     

    www.shadli.jok.loxblog.com

     

     

     لره  برای چند روز میره توی هتل یک روز میبینن توی دستشوئی داره یک نفر خارجی رو میزنه میان میگیرنش ازش میپرسن قضیه چیه چرا این بدبخت را میزنی ؟ میگه اینجا یک چشمه اویی بیده (دستشوئی فرنگی ) که مو هر روز ازش او میخوردم این بی پدر و مادر امروز اومده توش ریده

     

     

    www.shadli.jok.loxblog.com

     

     

    به  لره  که از حج برگشته‌ می‌گن سفر حج چطور بود… می‌گه: خیلی سنگ خورد تو سرو صورتم ولی آخرش بوسیدمش.

     

     

    www.shadli.jok.loxblog.com

     

     

     لره رفت پارتی. فرداش رفیقش ازش پرسید چطور بود.  گفت: خیلی عالی بود . روی من اسم یه گل گذاشته بودن و هی صدام میکردن. رفیقش گفت چی میگفتن.  لره گفت: من و انداخته بودن وسط و هی دورم میچرخیدن میگفتن اسگله رو اسگله رو …

     

     

    www.shadli.jok.loxblog.com

     

     

    یه روز  لره و دوستش  سوار یه تاکسی میشن. تاکسیه پژو بوده. بعد یکی از اونا به راننده میگه: اقای راننده یه نوار بزار حال کنیم. راننده میگه: خودت یکی از تو داشبورت انتخاب کن بزار. لره هم از تو داشبورت بین چند تا نوار یه نوار ویدیو پیدا میکنه هر چی سعی میکنه بزاره تو ضبط نمیتونه بزاره اون رفیقش می زنه تو سرش میگه ای گیج این نوار مال تریلی نه پژو 

     

     

    www.shadli.jok.loxblog.com

     

     

    لره زن بیوه برادرش رو میگیره , شب عروسی زنه خیلی داد میزنه.میگن : دختر بود؟میگه : نه اون سوراخ ماله برارم بید , من یه سوراخ سی خودم وا کردم

     

     

    www.shadli.jok.loxblog.com

     

     

    غضنفر و لره باهم یه کارخونه سفیدآب تاسیس می کنن. اول کارشون برای اینکه بیشتر بفروشن وسطش گردو میذارن !!

     

     

    www.shadli.jok.loxblog.com

     

     

    جدیدترین جمله ای که لره پشت ماشینش نوشته:
    برار غریبم جومونگ

     

     

    www.shadli.jok.loxblog.com

     

     

    صرف فعل نشستن به گویش لری:
    مو بنیشم تونم بنیشی اونم بنیشه
    ما که بنیشیم شمام که بنیشید
    دیه جا نی اونا بنیشن!!!

     

     

    www.shadli.jok.loxblog.com

     

     

    دو دسماله چیست؟
    -حرکتیست هلیکوپتری و غرور آفرین توسط جلف ترین فرد لر.

     

     

    www.shadli.jok.loxblog.com

     

     

    لره  زنگ می زنه فرودگاه می گه:
    ببخشید خانم از تهران تا شیراز چقد راهه
    دختره میگه یه لحظه!
     لره  میگه مرسی و قطع می کنه!
      

     

     

    www.shadli.jok.loxblog.com

     

     

    حافظ و دختر لر
    گفتم: غم تو دارم
    گفتا : سی چی برارم
    گفتم: که ماه من شو
    گفتا: بووات درارم!
    گفتم زمهر ورزی ، رسم وفا بیاموز
    گفتا: به لنگ کفشی چشاتِ در میارم

     

     

    www.shadli.jok.loxblog.com

     

     

    غضنفر یه چک سفید امضا پیدا میکنه جلو مبلغش مینویسه” خدا تومن” میبره میده به بانک. بعد میبینن ترکه داره کیسه کیسه پول از بانک میبره بیرون میرن ببینن چه جوریه که بهش پول دادن میبینن رئیس بانکه  لر  بوده 

     

     

    www.shadli.jok.loxblog.com

     

     

    نبرد رستم با لر:
    چنانت بکوبم به گرز گران که دیگر نیایی به مازندران
    پاسخ لره : چنان ایزنم بر سرت با بلوک که ترتر برینی به گور بووت !!!

     

     

    www.shadli.jok.loxblog.com

     

     

    به لره  میگن چندتا تن ماهی نام ببر، میگه: تن شیلانه، تن جنوب، تن سیکارو، تن چابهار، تن پیر، تن پیغمبر، ‌تن هر کی دوست داری دست از سر ما بردار!

     

     

    • به  لره  میگن درد عشق بدتره یادرد دندون میگه: هنوزتو اتوبوس شاشت نگرفته
  •  

 





 musicbaran

تبليغات

ads